یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رقیب طلب

سلام عروسک من. در تمام مدتی که من سرکار اومدم هر شنبه کارم این بوده که دل تنگت بشم و دلم هواتو کنه . تو منو بدجور اهلی کردی مسافر کوچولو.

این روزها هرچی سعی میکنم با هم پازل بازی کنیم ولی تو علاقه ای نداری و به برچسب خیلی علاقه داری و پازلهامون رو دستم باد کرده. به شدت این روزها رقابت طلب شدی و هر وقت میریم پارک دوست داری با همه بچه ها رقابت کنی و زودتر از همه از سرسره بری بالا و بیایی پایین. خیلی هم هیجان زده میشی. خیلی خیلی مهربون و حساسی. طاقت ناراحتی هیچ کسی رو نداری بخصوص بابا رو. چند روز پیش که یک نوزاد کوچولو داشت گریه میکرد زود اومدی بغل من و سرت رو قایم کردی و گفتی می ترسم و همش دنبال مامان اون نوزاد بودی تا ببینی چطور آرومش می کنه و راه حل می دادی که دلش درد می کنه چایی نباتش بده. یعنی من عاشق بلبل زبونی هات هستم و گاهی کلافه میشم از شیطنتهات ولی خدا رو شکر که سالم و سر حالی.