یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

آرایشگاه رفتن

سلام فرشته کوچولوی شیرین و لجباز و کنجکاو من.  روز پنجشنبه 13 آذر بعد از کلی وقت گرفتن و کنسلی و برنامه ریزی بردمت آرایشگاه و موهای نازت رو کوتاه کردم تا هم تو راحت تر باشی و هم خیال خودم از بابت موهات راحت بشه. با اینکه کلی از قبل می گفتی نمخوای پسر بشی و من فکر می کردم نمیشینی برای کوتاهی ولی خیلی خانمانه مثل یک شاهزاده واقعی نشستی تا موهات رو کوتاه کنند و همه کلی تحسینت کردن برای این همه خوبی. بازم باعث افتخار شدی. آخرش هم رفتی و برات خانوم آرایشگر لاک زدن. کلی زیباتر شدی و مثل فندق. آرزو میکنم شاهد آرایشگاه عروسی و خوشبختیت باشم .

باید اعتراف کنم وقتی موهات رو زد و ریخت رو زمین انگار قلبم کنده شد و افتاد زمین و له شد. حس غریبی بود. من خودم تا حالا در حرکات انتحاری زیادی یک دفعه کلی موهامو کوتاه کردم ولی هیچگاه این حس رو تجربه نکرده بودم نازنینم. هی موهات رو از زمین برمیداشتم و نگاه میکردم و اگه آرایشگاهی خوب و یکدست کوتاه کرده بود مطمئنا یادگاری برش می داشتم. تن سلامت نازنین موهات باز بلند میشه خیلی زود. می دونم. پاینده باشی عشقم.