یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

آخرین لحظات قبل اولین سالگرد تولد

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شمارش معکوس

سلام شاهزاده من ! این روزها مدت زمان بیشتری روی پاهای کوچولوت می ایستی و چند قدم هم به طرفمون برمیداری. هر وقت هم خسته میشی و می افتی باز بلند میشی و می ایستی. پاهایت استوار و گامهایت پاینده دلبرکم.

کم کم داریم به آخرین روزهایی که در شکم من بودی نزدیک میشیم. پارسال از چنین روزی من مرخصی استعلاجی داشتم و اون اگزمای شدید هم شروع شد. من دلم برای اون روزهاتنگ شده برای اون آخرین تکونها و شیطنتهات. دیگه این روزها که تموم بشه من نمی تونم بگم پارسال چنین روزی و از اون روزها یک رویای دور باقی می مونه و حس شیرینی که هنوز با منه. ما دو تا خیلی تنها بودیم ولی خیلی از داشتن هم غرق لذت شدیم.

این روزها خیلی دلبری و سخنوری می کنی. ماما، بابا، آب، عمو(عم)،بابایی، جوجو،هیس،جیک،هاپو،هاپ هاپ، تاب تاب عباسی، آپوجی، آب بازی، دد،برق میگی و نشون میدی، کلید برق و زنگ رو میزنی، با موبایل و تلفن و کنترل بازی میکنی.دیروزم شوفاز رو نشون میدادی و گفتی باباو بعد دیدم عکس بابا افتاده پشت شوفاز. ـخه عشق من تو چه جوری اون عکسو دیدی؟

چند روزم به خاطر اجلاس تعطیل بودبم و تو دل ما رو بازم قرق کردی

من از نفسهات جون میگیرم عشقم

ازت به خاطر آفرینش این لحظات و احساسات زیبا ممنونم دلبرکم.


آخرین روزها

ممنون بابت این همه لحظات زیبا که برای ما آفریدی. بعدا میام مفصل برات می نویسم دلبرکم