یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

درس بزرگ

ده آبان 94

سلام فرشته زمینی من. دیروز جلسه ای داشتم بامدیر مهدتا در مورد شما و نگرانیهام بگم. نگران این

حساسیتهات و ناراضی بودنهات و غرزدنهات هستم و عدم آرامشی که با تعویض مهد خیلی کمترشده ولی

میخوام اصلا نباشه. حدود نیم ساعت صحبت کردیم و بعدش من و شما اومدیم پارک و بعد رفتیم خونه. دیشب

منو شرمنده خودت کردی وقتی از دستت عصبانی شدم که وقتی داشتیم سالاد درست میکردیم دستت خورد و

کاسه افتاد تو سینک و من عصبانی و خسته از روز داد زدم سرت که چکار میکنی و تو اول نگاهم کردی و بعد

گریه کردی و میون گریه هات گفتی اینکارتو دوست نداشتم بغلم کن حس خوب بهم بده. یعنی مردم از

شرمندگی و دیدم چقدر رفتارهای مربیان مهد تونسته مفید باشه و باز شرمنده شدم از مادر بودنم. منو ببخش

قول میدم دیگه تکرار نشه و یادم بمونه من مسئول گلم هستم و باید همیشه حامی تو باشم. شکوفا باش در این

پاییز شکوفه یلدای من.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد