یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

یادداشت هایی برای نازنین دخترم

این وبلاگ برای ثبت خاطرات نازنین دخترم می باشد .

ازت تصویر میگرم که رویای یک قرنم شی

سلام امید زندگی مامان و بابا. این روزها برای خودت خانومی شده و حسابی بابایی هستی. بلرای هرکاری و هرچیزی بابات رو صدا میزنی. دیروز موقعی که گیره های سرت رو به موهات زده بودم و خشگل شده بودی وقتی گفتم عکس بگیریم تا باب ببینه چقدر خشگل شدی قشنگ نشستی و ژست هم گرفتی. و این از تو که از عکس فراری هستی بعید بود. دیروز و پریروز کلی بازی کردیم و پارک رفتیم و یکبار با هم از سرسره اومدیم پایین. ولی بازم غروب که شد حوصله ات سر رفته بود و گریه میکردی. مامان قربون اون دل کوچولوت.

باید برای تعطیلاتمون برنامه ریزی بهتری کنم تا بیشتر بیرون بری.

دیروز تو پارک وقتی بچه ها رو میدیدی کلی صحبت میکردی و هیجان داشتی  و من بهت افتخار میکنم.

راستی تو بچه های کوچکتر از خودت که بغلی باشند رو میگی بی بی و از خودت بزرگتر رو میگی نی نی. دیشب هم موقعی که داشتی لالایی گوش میدادی وقتی گفت بچه قورباغه خیلی سلیس گفتس بچه. یعنی ما عاشق صحبت کردنت هستیم. دیشب با صدای بلند داشتی سخنرانی میکردی که ما نمی دونستیم چی میگی ولی شیرین بود.

دیروز وقتی من تو آشپزخونه بودم و شما تو هال وگفتم بیا بوس بده همون موقع نیومدی و 5 دقیقه بعد اومدی که از هر بوسه ای دلچسب تر بود. مرسی .

هرچیزی رو اونقدر سریع یاد می گیری که من از الان می ترسم .باید خیلی مواظب رفتار و گفتارمون باشیم.

لحظات با  تو بودن اونقدر شیرینه و سریع میگذره که باید لحظات رو جرعه جرعه نوشید شیرین بیان من.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد